جدول جو
جدول جو

معنی سراب خوی - جستجوی لغت در جدول جو

سراب خوی
(سَ)
دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی واقع در شش هزاروپانصدگزی شمال خاوری خوی و سه هزاروپانصدگزی خاور شوسۀ خوی به ماکوه هوای آن معتدل و دارای 685 تن سکنه است. آب آنجا از جویبار ربط و پارچی تأمین می شود. محصول آنجا غلات، پنبه، زردآلو و شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی مردم آنجا جوراب بافی است. از راه ارابه رو آدیامان می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سراب سوری
(سَ)
دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه شهرستان خرم آبادواقع در 22 هزارگزی شمال خاوری خرم آباد و 9 هزارگزی شمال راه شوسۀ خرم آباد به بروجرد. هوای آنجا معتدل و دارای 90 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود. محصول آنجا غلات، صیفی، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان فرش و جل بافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
گران خوی
(گِ)
کنایه از مخالف و ناساز و بر این قیاس گران بودن خوی:
از بس که تو را خوی به عشاق گران است
بیقدر متاع سر بازار تو جان است.
شیخ العارفین (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
سراب کی
(سَ کِ)
دهی است از دهستان ناوه کش بخش چگنی شهرستان خرم آباد واقع در 9 هزارگزی شمال خاوری سراب دوره و 3 هزارگزی شمال راه فرعی خرم آباد بکوهدشت. هوای آنجا معتدل و دارای 210 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه ها تأمین می شود. محصول آنجا غلات، حبوب، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادربافی. راه آن مالرو است. ساکنین از طایفۀ میرزاوند بوده و چادرنشین میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا